*متین عســ♥ـــلی**متین عســ♥ـــلی*، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره
داداش یاسینداداش یاسین، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره

•●✿ღعشقم *متین*ღ✿●•

ماجرای روزهایی که گذشت....(2)

1393/3/29 18:30
394 بازدید
اشتراک گذاری

ســـــــــــــــــــــــمحبتــــــــــــــــــــــــلام

ما باز آمدیم...خندونکآمدیم تا قسمت دوممان را ول بدهیمزیبا

http://zibasaz.niniweblog.com/

جشن(الهی خودم غصه هاتونو پر پر کنم یه تنه)جشن

بی مقدمه میریم ب سراغ ادامه ماجرا..آنچه گذشت هم نداریمشیطان

اینجا دستمالمو گم کردم رفتم پیداش کنمخنده

البالو

خوشگلن نه؟

متین گیر داده بود...جیغ میزد...مامان برام انگور بکن!!!سکوت

ماهم رفتیم پول دادیم به یه جا کندیم اوردیم اینجاخندونک

آخه اینجوری آلبالو میخورن؟شاکی

نانازم

همه زندگی رو پر میکنه 4تادونه آلبالو میخوره

عشق

خوشمزه

فداش

زندگیم

connie_32.gif

نفس

フルーツ のデコメ絵文字پستمون آلبالویی شدフルーツ のデコメ絵文字

可愛いやつ のデコメ絵文字

راستی ماهم توفان داشتیم

البته بچه طوفان ما...خطا

یکی دوروز بعد از تهران...

تهرانو بگو..واویلاترسو

طوفان

باجی که من دادم متین بذاره برم دانشگاهتعجب

متینم

و همچنین یه تفنگ

جونم

و چند قلم دیگه...خسته

 پارک هایی که رفتیم..

نیست وقت زیادداشتیمسوت

منم که نمیشد نرم..خندونک

در راستای اون حسسسسسازیباسسسیتی که تو پست قبل بهش اشاره شد

نفسم

تو راه برگشت از پارک چون روز جوان هم بود همسری واسم کادو خرید..جشن

مدیونید فک کنید گیر دادم گفتم از اونا میخااام495019_flirtysmile4.gif ..هااهاااهااااااا

بعله...

ویه شب دیگه...

عشقم

پسرک پر ادعای منخندونک

با مامانم اینا رفته پارک..بعد یه پلیس میبینه مامانم میگه رفته بهش دست داده سلام داده..

بعد گفته تفنگتو بهم میدی؟

من:تعجب

متین:زیبا

آقاپلیسه:قه قهه

آقا پلیسه هم گفته تفنگمو ببین ولی نمیشه بهت بدم خطرناکه...

مامانم میگه پلیسه کلی از متین خوشش اومده و سربسرمتین میذاشته...

بچه س ما داریم؟!؟!؟سکوت

یه روز دیگه ترررر وقتی تو پارک بودیم..متین ی هاپو کوچولو دید!!!

چجوری پشت باباش قایم شده؟

هنو ادعا میکرد بذار بهش دس بزنم

یه روز هم رفتیم خرید..متین اینطوری بهونه گیری میکرد و برگشتیم..غمگین

 

و اینجا متین دید مامانش اصن تو خونه نمیمونه که بخواد درس هم بخونه تصمیم گرف...

متین نازم

متین دست ب دامن خدا شده(مادر ب فداتبغل)

تا مامانش ب آغوش گرم خانواده  برگرده و غذای درست و حسابی بدرسته..ینی درست کنهخندونک

درسشو هم بخونه....درسخوانمحبت

خدای مهربون  هم دعاشو  مستجاب میکنه...

بخاطر علاقه زیادی که پدر و پسر ب پیراشکی دارن

تصمیم گرفتم با اینهمه مشغلهسوت براشون بدرستم..

ی همچین آدم خوبی ام منخندونک

داشتم درست میکردم که متین اومد گف منم میخوام نون درست کنم...آخه با خمیر نونوایی درست کردمزبان

متین نفس

با باباییش واس من بقچه درست کردن..

پیراشکی درست کردم چه پیراشکیه میزونی...قرینه...آ..اومدن دخالت کردن خراب کردنخندونک

اینم پیراشکی هایی که دارن توماهیتابه تو روغن شنا میکنن....خوشمزهدلتون نخواد!!خجالت

متین جون

دیدین چ خوش فرمن!!!!؟!!!!!ابتسامات هبال ابتسامات وفرفشه سمايلات استعباط

درنهایت

بفرمایینخجالت

عشقم

 جشن هایی ک  رفتیم..

اصن نمیشه نریم..فک کن نریم؟!؟!؟

تولد امام حسین و حضرت عباس

(علیهما السلام)

زندگی من

تولد امام زمان

(عجل الله تعالی فرجه الشریف)

http://shabhayetanhayi.ir/wp-content/uploads/Liner_www.shabhayetanhayi.ir_1.gif

جاتون خالی چ شربت و شیرینی ای خوردیم..خوشمزه

و صبح نیمه شعبان هم رفتیم حرم

نفسم

کله صبح رفتیم متین از خواب پاشده اعصاب نداره...

شب خیابونا قفل بود وگرنه شب صفاش بیشتره..

واس همتون دعاکردم...

متین گیرداده من پله برقی میخوام

ولی حرم ...شبش ی چیز دیگس!!!!!

اینجاهم پارکینگ..و ستی و متین!!!

چادرسرکردنت کشته منو ستایش خانووم!!!!

hee hee

نازمامی

شیطونک مامانو ببین!!!!

شیطونک من

خلاصه ای هم از خرابکاریهای متین در غفلت من

پا خط خطی میکنی؟


گل خوشگلی دروغگوک خودم درستیدم سمت راست

شدگل خوشگلی ک متین درستیده سمت چپ

            ======

 

و غذا درست کردن ب سبک متین...

یه گل داشتیم دوسش میداشتیم...

توش از این چوبهای سیخکی فنری داشت..

متینمان اونارو کشیده بیرون..اولش شمشیربازی میکردتعجب

ولی بعدش ب این روز در اومد..

میگف غذا درس کردم..ماکارونی!!!!!!تعجب

اینجاهم داره خیاطی میکنه..خندونک

.رفته سروقت چرخ قدیمی مامانم و میگه دارم ش.و.ر.ت.م.و میدوزم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!سکوت

حباب باسی....زیبا

بوس

شادو سرحال باشین

پسندها (8)

نظرات (16)

مامانِ بهار
30 خرداد 93 0:17
دهنم آب افتاد ..
•♥مامان متین♥•
پاسخ
جاتونو خالی کردیم عزیزم...
نوشین
30 خرداد 93 8:21
عزیزم چقدر این گل پسر شیرینو باهوشه خدا حفظش کنه
•♥مامان متین♥•
پاسخ
نظرلطفته..ممنون گلم
بابا و مامان
31 خرداد 93 2:14
فدای نازی پسر شیطون بلا
•♥مامان متین♥•
پاسخ
خدانکنه..
بابا و مامان
31 خرداد 93 2:15
افرین به مامانی هنرمند
ترنم
31 خرداد 93 9:49
وای چه آلبالوهایی عجب پیراشکی هایی چه پست خوشمزه ای خوشبحالت میتن وای کی بشه امیر مهدی منم مثل متین شیطونی کنه من بخورمش متین جون خیلی شیرینی دعا کن بچه منم شکل تو بشه
•♥مامان متین♥•
پاسخ
اینا خوشمزه ترن هوس نکرده باشی دوستم...آدرس بده برات بفرستم بهمین زودیا ایشالا..عین برق و باد میگذره فقط از همش لذت ببر..حتی از دوران بارداریت..چون دلت واس این روزاهم تنگ میشه گلم نظرلطفته و از مهربونیته میگی متین شیرینه عزیزم...فک کن متین با این وروجکیش شیرین باشه ان شالا ماه پسرت از متین ما عسل تره
افسانه مامان فاطمه
31 خرداد 93 10:03
سلام دوست جونی پستت خیلی باحال بوووووووووووووود
•♥مامان متین♥•
پاسخ
سلام فدات.. باحالییییی از خوددددددددددددددددددددته جیجر
افسانه مامان فاطمه
31 خرداد 93 10:08
بعد از باحالی پستت باید بگم غیر از سال تولد تو یه چیز دیگه اشتراک داریم البته تا حدودی منم لیسانس روانشناسی از دانشگاه پیام نور دارم البته بهمن 91 فارغ التحصیل شدم درست موقعی که فاطمه تو شکمم بود راستی دیروز و پریروز مشهد بودیم وقتی رفته بودیم حرم تو دلم گفتم چی میشه اتفاقی یکی از دوستای مجازی رو از نزدیک ببینیم که یه دفعه یه پسر کوچولویی دیدم که شکل متین بود ولی بعد که مامانشو دیدم که یه دختر کوچولوتر تو بغلش بود اینجوری شدم خلاصه به این بهانه یادتون کردم
•♥مامان متین♥•
پاسخ
باحالی از خودته چقدخوب..منم اولش هدفم روانشناسی بود..اما یهو نظرم عوض شد..گفتم ایشالا ارشد روانشناسی میخونمامامن تازه شروع کردم..ترم دو هستم. البته بیشتر مبحثها مشترکه آفرین ب این اراده...که بارداربودی و درس میخوندی چ خوشحال شدم یادم کردیزیارتتون قبول خوب میشد همو میدیدیم
مامان خانمی
31 خرداد 93 11:38
خدا صبرت بده خواهر چه وروجکیه این گل پسره شیطون ای به فدای دعا کردنت خاله جون خدایا همه ی دعاهاشو برآورده کن
•♥مامان متین♥•
پاسخ
دارم صبر دارم من خیلی خونسردم وآرامش دارم بلاییه بلا... خدانکنه خاله گل ان شالا
مامانی علیرضا جون
31 خرداد 93 12:54
خیلی جالب بود همیشه شاد و خوش باشین
•♥مامان متین♥•
پاسخ
همچنین گلم
مامان بردیا شیطون
31 خرداد 93 14:15
عجب شیطنتایی میکنه اقا متین.... فداش بشم دیونه همین کاراشم.... عکس حرم هم خیلی قشنگ بود ما هم یه هفته پیش رفتیم حرم چه صفایی داشت. کلی خوش گذشت.... خدا حفظش کنه..... فداششششششش
•♥مامان متین♥•
پاسخ
آره میبینی تروخدا؟!؟!؟ خدانکنه خاله مهربون ممنون..واس ما هم ک دعا کردی؟ تشکر عزیزمقربونننننننننننننننت
مامان بردیا شیطون
31 خرداد 93 14:15
$$$$$$$______$$$$$$$ __$$______$$$__$$$_____$$ _$$_________$$_$$________$ _$___________$$$_________$ _$__________$$_$$________$ _$$_________$$$$$_______$$ __$$_________$$$_______$$ ____$$________$_______$$ _____$$$_____________$$ _______$$__________$$ __________________$$ _________________$$ ________________$$ _______________$$ _______________$$ _______________$$$__$$ ________________$$_$$$ ________________$$$$$$ _________________$$$$$$ ______________$$$$$$$$$$ سلام به دوست همیشگی
•♥مامان متین♥•
پاسخ
فدات خانومی
مامان ز✿ـرا
31 خرداد 93 17:27
ماشاله به پسملیه شیطون و بلا.ایشاله همیشه خوش باشی عزیزم
•♥مامان متین♥•
پاسخ
همچنین شما..ممنونم
مامان بردیا شیطون
1 تیر 93 12:25
★❤★❤★❤★❤★ ♥BoOss♥BoOss♥BoOss ❤★❤★❤★❤★❤★ ♥BoOss♥BoOss♥BoOss ❤★❤★❤★❤★❤★ ♥BoOss♥BoOss♥BoOss ❤★❤★❤★❤★❤★ ♥BoOss♥BoOss♥BoOss ❤★❤★❤★❤★❤★ ♥BoOss♥BoOss♥BoOss ❤★❤★❤★❤★❤★ ♥BoOss♥BoOss♥BoOss ❤★❤★❤★❤★❤★ ♥BoOss♥BoOss♥BoOss ❤★❤★❤★❤★❤★ ♥BoOss♥BoOss♥BoOss ❤★❤★❤★❤★❤★ ♥BoOss♥BoOss♥BoOss ❤★❤★❤★❤★❤★ ♥BoOss♥BoOss♥BoOss ❤★❤★❤★❤★❤★ ♥BoOss♥BoOss♥BoOss ❤★❤★❤★❤★❤★ ♥BoOss♥BoOss♥BoOss ❤★❤★❤★❤★❤★ ♥BoOss♥BoOss♥BoOss ❤★❤★❤★❤★❤★ فدااااااااااااااااااااااااااات
•♥مامان متین♥•
پاسخ
کوچیکتیم ب مولا
مریم(پرنیاوبردیا)
6 تیر 93 18:27
دلت آبی تر از دریا عزیزم به کامت گردش دنیا عزیزم الهی دائما چون گل بخندی روزگارت خوش و خرم عزیزم