احوال متین!!!در هفته ای که گذشت...
سلام دوست جونای نی نی وبلاگی خودم...
الهی که حال و احوال همتون بر مدار شادی و دل خوش باشه...
این یه هفته ای که نبودیم دلم واستون خیلی تنگیده بود..
آخه مهمون داشتیم...خواهر شو شو جان از تهران تشریف آورده بودن..دررکاب ایشون بودیم...
ولی خدایی خیلی باحال بود و خوش گذست آخه ما جاریا و خواور شوورا عین خواهریم
راس میگم باورکنیننه جدی عین خواهریم
کلی ددر رفتیم و زنونه این ور و اونوربودیم...
از بازار و مراکز خرید بگیر تا خونه اقوام ..تازه دهات هم رفتیم ...برنامه موجهای ابی هم داشتیم که فرصت نشد
بس که برنامه فشرده بود...
فرزین پسرعمه ی متینه و 5ماه ازش بزرگتره خیلی بانمکه..هنوز کامل حرف نمیزنه برعکس متین که تیکه هم میندازه دیگه....
کلی از دست حرف زدنش میخندیدیم میخواس بگه ...نداره: میگفت دار نه...بریم:بر...نریم:بر نه
من جیش ندارم:من جیش دار نه
عکس های دهات:متین.فرزین.پویا (نوه عموی بابایی)
متین خیلی میترسید..تی تیش مامانی
ولی از دیدن ببعی و جک و جونورا حسابی کیفور شدن...از 100 تا پارک و شهربازی بهتر...
فرزین . پویا . متین . آیدا...
زیادنتونستم عکاسی کنم ... دستم بند بود
چندتا عکس از متین نازم...
انگارمجبوره..باکلاه و پالتو بستنی میخوره
راستی جوجوی پسر رو ببینین...ازشم میترسه ها..
فرزین که روز اول طفلک و شست و کشتش
الهی قربون جوجوم بشم من...
دوستتون دارم زیاد...الهی که خوشتون بیاد
بعدا نوشت:
دوستان از جوجه فرغون سوار اظهار شگفتی کرده بودند ماهم برآن شدیم عکس جدید بندازیم از جوجه شگفتی ساز...
واینک این شما و اییییین جوجه موتورسواررررررررررررررر