مادرانه ای برای پسرم...
پسراست دیگر.... بلندپرواز و رویایی.... گاهی از سنگ سخت تر، گاهی از گل نازک تر.... به دست می آورد و از دست میدهد... می خندد بلند و اشک می ریزد بی صدا.... اما پسر بودن لذت دارد!! پسر که باشی افق آینده ات تکیه گاه بودن است همیشه در سر می پرورانی که باید پناه یکی باشی کودکی کن پسرم...لذت ببر از بازیهاو شیطنت روزهایت...چون روزی می آیدکه مرد میشوی... تکیه گاه...پناه.....باید روی دوشت خیلی چیز هارا حمل کنی... باید سخت بنظر آیی و همواره صدای شکستنت را فقط و فقط خودت بشنوی پسر بودن لذت دارد، لذتی تلخ که گویای مردانگی ات باشد عاشقتم مرد کوچک من.... پسرکه داشته باشی نباید تعجب کنی از عشق پسرت به پیچ گو...