*متین عســ♥ـــلی**متین عســ♥ـــلی*، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره
داداش یاسینداداش یاسین، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

•●✿ღعشقم *متین*ღ✿●•

به افتخار هرچی پدرومادره...

1392/10/28 23:20
296 بازدید
اشتراک گذاری

 

بابایی جون مامان جونی 

خیلی دوستون دارم

ایشالا لبتون همیشه خندون باشه عزیزای زندگیم


خورشيد هر روز ديرتر از پدرم بيدار مي شود اما زودتر از او به خانه بر مي گردد !



سلامتيه اون پسري که…
..
ده سالش بود باباش زد تو گوشش هيچي نگفت…
..
بیست سالش شد باباش زد تو گوشش هيچي نگفت….
… … … … ..
سی سالش شد باباش زد تو گوشش زد زير گريه…!!!
..
باباش گفت چرا گريه ميکني..؟
..
گفت: آخه اونوقتا دستت نميلرزيد…!


 

 

هميشه مادر را به مداد تشبيه ميکردم که با هر بار تراشيده شدن، کوچک و کوچک تر ميشود…
ولي پدر …
يک خودکار شکيل و زيباست که در ظاهر ابهتش را هميشه حفظ ميکند
خم به ابرو نمياورد و خيلي سخت تر از اين حرفهاست
فقط هيچ کس نميبيند و نميداند که چقدر ديگر ميتواند بنويسد …
بياييد قدردان باشيم …
به سلامتي پدر و مادرها

 


پدر و پسر داشتن صحبت ميکردن!!
پدر دستشو ميندازه دوره گردنه پسرش ميگه پسرم من شيرم يا تو؟
پسر ميگه : من..!!
… … …
پدر ميگه : پسرم من شيرم يا تو؟؟!!
پسر ميگه : بازم من شيرم…
پدر عصبي مشه دستشو از رو شونه پسرش بر ميداره ميگه : من شيرم يا تو!!؟؟
پسر ميگه : بابا تو شيري…!!
پدر ميگه : چرا بار اول و دوم گفتي من حالا ميگي تو ؟؟
پسر گفت : آخه دفعه هاي قبلي دستت رو شونم بود فکر کردم يه کوه پشتمه اما حالا…
به سلامتي هرچي پدره

مادر

 ...يعني به تعداد همه روزهاي گذشته تو، صبوري! مادر يعني به تعداد همه روزهاي آينده تو ،دلواپسي! مادر يعني به تعداد آرامش همه خوابهاي کودکانه تو، بيداري ! مادر يعني بهانه بوسيدن خستگي دستهايي که عمري به پاي باليدن تو چروک شد! مادر يعني بهانه در آغوش کشيدن زني که نوازشگر همه سالهاي دلتنگي تو بود!
مادر يعني باز هم بهانه مادر گرفتن….


پدرم هر وقت ميگفت “درست ميشود”…
تمام نگراني هايم به يک باره رنگ ميباخت…!


 
 
بهشت از آن مادران است در حالي که به جز پرستاري و نگهداري از فرزندان ، هيچ حق ديگري نسبت به آتها ندارند و براي بيشتر چيزها اجازه ي بابا لازم است !!!!!



وقتي پشت سر پدرت از پله ها مياي پايين و ميبيني چقدر آهسته ميره ، ميفهمي پير شده ! وقتي داره صورتش رو اصلاح ميکنه و دستش ميلرزه ، ميفهمي پير شده ! وقتي بعد غذا يه مشت دارو ميخوره ، ميفهمي چقدر درد داره اما هيچ چي نميگه… و وقتي ميفهمي نصف موهاي سفيدش به خاطر غصه هاي تو هستش ، دلت ميخواد بميري

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان کوثری
28 دی 92 23:52
طراحی و چاپ تقویم سال1393 با عکس اختصاصی کودک شما طراحی و چاپ انواع تم های تولد با طراحی های متفاوت طراحی انواع کلیپ های تولد و جشن ها و مراسم کوچولوهای گلتون و همچنین تهیه کیت های تندیس دست و پای کودک خدمتی جدید از تم پارتی http://temparti.blogfa.com حتما از طرح ها و نمونه کارهای ما دیدن کنید
مریم
29 دی 92 23:43
مامان آیهان
7 بهمن 92 16:38
خیلی قشنگ بود کاش مادرم بود تا دستاشو میبوسیدم دلم وایه دستاش تنگ شده
•♥مامان متین♥•
پاسخ
ایشالا خدا شمارو واسه نی نی نگهداره
افسانه(مامان فاطمه)
9 بهمن 92 11:45
قدر آیینه بدانیم که هست نه در آن لحظه که افتاد و شکست